سفیر عشق

{ قمبوان ، اصفهان ، ایران }

سفیر عشق

{ قمبوان ، اصفهان ، ایران }

نماز صبح مانع بروز سرطان می شود

بر اساس تعدادی پ‍‍‍‍‍ژهش های علمی انجام شده در مرکز پژهش های ملی قاهره، خواندن نماز صبح در زمان مقرر خود، موجب  فعال شدن کار سلول های بدن و جلوگیری از ابتلا به موتورهای سرطانی می شود.

به گزارش ایستا، دکتر سعید شلبی از اساتید این مرکز گفت: پژوهش ها موید این مطلب است که خواندن نماز صبح در زمان خود، به جلوگیری از ابتلا به بیماری های قلبی و همچنین تنظیم کار هورمون های بدن و گردش خون کمک می کند.

وی افزود: بر اساس این پژوهش در زمان ادای نماز صبح، تمامی اعضای بدن دراوج فعالیت هایشان قرار دارند، به گونه ای که ترشح هورمون ها به ویژه آدرنالین که ترشح آن در ساعت 5 صبح شروع می شود، افزایش می یابد وبه فعال شدن تمامی اعضای بدن  و جلوگیری از تومورهای سرطانی کمک می کند.

همچنین هوای  پاک صبحگاهی دارای مقادیر زیادی اکسیژن است که موجب فعالیت قلب، کاهش انقباضات رگ های خونی، تنظیم و بهبود کار حافظه می شود.

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:14 ب.ظ http://sirish.ir/1362-education-fun-linkbox-sirish

سلام دوست من وب خوبی داری و برای همین قصد داریم یه کار گروهی بکنیم به شما هم پیشنهاد همکاری میدم. ممنون میشم به وبسایت من سر بزنی و نظرتو اعلام کنی. با این روش وبلاگ شما توی سایتهای پر بازدیدی به صورت رایگان تبلیغ میشه که بازدید شما و در نتیجه درآمد شما رو افزایش میده بدون نیاز به هزینه. برای همکاری وارد همین لینک از سایت شو و طبق آموزش عمل کن. موفق باشی

وحیدی (شیرازی) شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ق.ظ http://vahid110www.shereno.com/profile.php?id=16818&op=show

««تقارن هفتم=بسندگی و بی توجهی»» از ((ده شعر گون تقارن))


در مانـده ا ی از نیمه ی زمستان زیست

بر حول محوری مبهم

و در پیکره ای چرخنده گیج و نامتقارن

"حال" من خوب نبود.


آرزو می کردم

زیباترین گل شگفت هستی را

بر تحقق بهترین خویشتن خویش.


و می جستم آنرا

در نقطه نقطه های باور خود
تا رنگین کمان قوس.

در اندام باریک خط های راست
تا سو سوی تپنده ی ستارگان.

در عبور از نقب های عمودی
تا به آنور پشت باز خمیده ی زمین.

در کف لغزنده ی جویبارهای تنها
تا قعر قیراندود آب های تنگاتنگ.

در اندرون هر آنچه می دیدم
و تا عمق دور و نزدیک نگاه...


((آنرا که خوب می دانستم.))

-


به یک نام...

به یک نام بسنده کردم

تنها

و نام کتابی

و نام محقق شدگانی

و به این خواستنِ آن شگفتی زیبا

و به یک نماد که نیازش داشتم

و بی خویشتن خویش.


بی توجه

و بی هیچ نگاه

به ابسیلونی از زاویه

میان خط و گـــــــــــــــام.



... و براه افتادم

تا کفش های آهنی فرسودند

و قشرهای خاکستری در اعوجاج فرو شدند

تا وتری شد از ازدحام گــــــــــــــام .....

راه!

به طول پارسک های نوری فراوان

در مثلثی به گوشه ی جمال گل.!؟؟

...............


سروران، یاوران و عزیزان جان:
از حضور کمرنگ خویش عذر خواهی می کنم که مدتیست از دسترسی به نت محرومم و اینکه شعرگون تقارن ششم را بزودی تقدیم خواهم نمود.

و از دوستان عزیزی که تاکنون شعر گون های اول تا پنجم و دل نوشته های دیگرم را با قدم سبزشان مزین نفرموده اند دعوت می کنم دست تفقد خویشتن را بر سر این حقیر کشیده و با احیای رسم تعلیم و با ارائه ی نقد و نظر مرحمتی خویشتن؛ این نوآموز را از وادی نادانی نجات بخشند؛ با سپاس بیکران.

سلام و درود بی پایان بر وجود شریف تمامی یاوران جان.


««وحیـدی شیـراز ی12/آذر ماه/1390 هـ ش، تهران.»»

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد