سفیر عشق

{ قمبوان ، اصفهان ، ایران }

سفیر عشق

{ قمبوان ، اصفهان ، ایران }

در سوگ سپیده

همزمان با فرا رسیدن ایام سوگواری دخت گرامی پیامبر اسلام، حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)، مراسم عزاداری و سوگواری بانوی عصمت و طهارت، با حضور اقشار مختلف مردم در مسجد شبستان و مسجد حضرت ابوالفضل قمبوان برگزار شد.
در این مراسمات، حجت الاسلام رفیعی سخنرانی و جمعی از مداحان اهل بیت علیهم السلام  از جمله همین میلاد خودمون به تبیین شخصیت والای ام الائمه حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و ذکر مصائب و مناقب ایشان پرداختند.البته امشب(شب شهادت) تابوت نمادین حضرت  زهرا (س) توسط پایگاه بسیج شهید منتظری قمبوان و با حضور اکثریت مردم دهستان به سمت گلستان شهدا تشییع گردید که وسط راه بارون شدیدی شروع به باریدن گرفت و پس از حضور آنی در مزار شهدا همه به سمت حسینیه رهسپار و ادامه مراسم در آن محل برگزار گردید.(التماس دعا)

مشت خدا



دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.

بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت: چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.

ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"

دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی‌خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی‌شه شما بهم بدین؟ "

بقال با تعجب پرسید: چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟

و دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!

--------------

داشتم فکر میکردم حواسمون به‌اندازه یه بچه کوچولو هم جمع نیس که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره

امام صادق علیه السلام در دعایی می‌فرماید:

یَا مُعْطِیَ الْخَیْرَاتِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنِی مِنْ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ مَا أَنْتَ أَهْلُه‏

ای عطا کننده‌ی خیرها! بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و به من خیر دنیا و آخرت را ـ آن چنان که در خور تو است ـ عطا نما.

نامه ی خدا (طولانیه اما بخونید)

پیشاپیش دم همگی گرم 

یک محیط آرام معنوی، به دور از خرافه و سیاست زدگی

(متن زیر بر گرفته از ترجمه ی آزاد آیات قرآن کریم است) 

 نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها   

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام

( ضحی 1-2)

 افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.

(یس 30)

 و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.

 (انعام 4) 

 و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام

 (انبیا 87) 

 و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.

(یونس 24)  

و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری  

(حج 73)  

پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .

 ( احزاب 10) 

تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.

(توبه 118) 

وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می‌مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی .

(انعام 63-64)  

این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.

(اسرا 83)  

آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟

 (سوره شرح 2-3) 

غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟

 (اعراف 59)

پس کجا می روی؟

 (تکویر26)

 پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟

(مرسلات 50)

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟

 (انفطار 6)  

مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود.

 (روم 48) 

 من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم.

(انعام 60)

 من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم.

 (قریش 3)

 برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.

(فجر 28-29)  

تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.

(مائده 54)

روزهای همدلی

 میلاد رسول خاتم را تبریک می گویم و گرامی میداریم هفته وحدت،که مایه انسجام ملت و فشردگی صفوف و بازدارنده صفوف جامعه از گسست و پراکندگی و رو در رویی که خواست دشمن است.

همانطور که پیروزی انقلابمان را مدیون «وحدت»بودیم،امید است هر چه زودتر،«هفته وحدت»را در «کربلای حسینی»،«قدس شریف»و«شام بلا»برگزار کنیم و در چشم انداز ما در افق وحدت«صبح ظفر»بدمد و شب تفرقه به سر آید و وعده خدا به امامت مستضعفین و وراثت زمین،تحقق یابد. 

و به خواست خدا ، آن روز، دیر نیست ! 

گاه می گوید محمد گه حسن گاهی رضا

رحلت حضرت رسول اکرم(ص)

گرچه مدینه،در رحلت پیامبر به سوگ نشست و محشر غم و قیامت اندوه برپا شد،ولی در رواق چشم های اشکبار،انعکاس جاودانگی او هویدا شد.کدام پرچم بر بلندای بشریت،همچون اسلام،در اهتزاز است؟

یا رسول ا...!وقتی تو رفتی،دست های فتنه از آستین عصبیت جاهلی بیرون آمد و کینه های احزاب بدرو حنین،زنده شد.اهل بیت،هم از رحلت داغ تو می سوختند،هم از درد زنده شدن دوباره جاهلیت.

یا رسول ا...!تو رفتی ولی«قرآن و عترت»،یادگار همیشه زنده تو،ماند.

امروز مدینه ای به وسعت جهان،هر صبح و شام بر رسالت تو شهادت می دهد.

نامت،فاتح جان ها و جهان ها و زمین ها و زمان هاست. 

استاد جواد محدثی

 

شهادت امام حسن مجتبی(ع)

لب های به جام زهر سیراب شده

گاهی نوشتن سخت است و برای از تو نوشتن سخت تر.

نوشتن با چشمان خیس سخت است؛کلماتی که تکان گریه،لبریزشان کرده است،کلماتی که تاب زندگی کردن بعد از تو را ندارند.با این همه کلمه،نمی توان تو را نوشت.نمی توان از سیره پیامبروار تو بنویسیم.

نام تو که می آید،قلم ها بغض می کنندو گلوی کلمات کبود می شود.نام تو را تنها با غربتی سرخ می توان بر این صفحه های سفید نوشت.

مرا به تنهایی تو راه نیست.باید از جنس زخم های تو بود تا به هوای بارانی تو راه یافت.زخم می خوری و مهربانی تعارف می کنی.آغاز همه فتنه ها و ستم های نامرسوم عاشورایی،آغاز لب های عطشناک و خون های همیشه جاری کربلا،از تو و از لب های به جام زهر سیراب شده ی تو جاری شد... 

 

شهادت امام رضا(ع)

خورشید،در حال غروب است و هفت ستاره روشن در آسمان،آغوش گشوده هشتمین اخترند.

کبوتران بال می زنندآسمانی را که چشم هایمان سال هاست به آن دوخته شده،صدای بال کبوتران در صدای سنج عزاداران می پیچد و خواب مسموم انگورهای پیچیده بر خوشه های حادثه آشفته می شود،خورشید ذره ذره در عطش چشم هایش رسوب می کند و بار دیگر غروبی سرخ را به مشرق ایمان می نشاند... 

اربعین حماسه حسینی

سالروز اربعین حسینی(ع) را به تمامی شیعیان حضرتش، عموم مسلمانان جهان و همه آزادگان عالم تسلیت می گویم. 

 

 اربعین از دیدگاه امام خامنه ای: 

  • درسی که اربعین به ما می دهد ، زنده نگه داشتن یاد حقیقت و خاطره شهادت در مقابل طوفان تبلیغات دشمن است. 
  • اهمیت اربعین در آن است که با تدبیر الهی در این روز خاندان پیغمبر و یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد.

امان از دل زینب،فغان از دل زینب

این دو بیتی زبان حال بی بی دو عالم حضرت زینب در هنگام وداع با تن بی سر برادرش سید الشهدا را نقل میکنه . شعر قدیمیه ولی واقعا آدم و تحت تاثیر قرار میده. 

 

چون که من دیدم به دورت ازدحام 

                                                              کعبه یادم آمد و بیت الحرام 

سعی هاجر جز طواف کعبه نیست      

                                                              پس به دست این جماعت سنگ چیست 

 

شمیم محرم

سالهاست که از عاشورا میگذرد ولی داغ آن هنوز هم چشم ها را گریان و قلب ها را پر درد می کند.گویی این واقعه ،هرسال با فرا رسیدن محرم تکرار می شود چرا که این حزن پایان یافتنی نیست.

جاده و اسب مهیاست بیاتا برویم                                                                                     

                      کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

ایستادست به تفسیر قیامت زینب                                          

                       آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم 

با امام حسین راه سلوک نزدیکتر می شود:

کربلا کوته ترین راه است تا درگاه دوست با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام.

راه خدا سخت است اما با امام حسین(ع) خیلی آسان می شود.چون کشتی سید الشهدا در آسمان های غیب خیلی سریع راه می رود.هر کس در سیر معنوی خود،حرکتش را از آن حضرت آغاز کند،خیلی زود به مقصد می رسد.

این وی‍‍ژگی منحصر به فرد سید الشهدا سبب شده است که عام و خاص،مسلمان و غیر مسلمان ،عارف و غیر عارف،عاشق و غیر عاشق،روی بر حسین(ع) آوردند و برای رسیدن به مقاصد دنیوی ،اخروی و عرفانی از ایشان مدد بجویند.

روح حسینی وقتی در جان مردم و ملتی دمیده می شود،آن ملت عرفان و حماسه را توأمان باهم خواهند داشت و پیروزی و بهروزی سرنوشت حتمی و ابدی آنان خواهد بود. 

 

 در باور شب شهاب بودن عشق است هم صحبت آفتاب بودن عشق است

                            در کرببلا ،به روی لب های حسین(ع) یک جرعه زلال آب بودن،عشق است. 

 

باز هم توهین به پیامبری که جانم فدای اوست

بازهم دست شیطانی آمریکا از آستین فیلمی که با کمک 5 میلیون دلاری صهیونیست ها ساخته شد بیرون آمد تا به بزرگترین، عزیزترین و اولین مخلوق عالم در نزد خدا یعنی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلم اهانت و جسارت کند.

امّا...

کور خوانده اند که بگذاریم به این راحتی ها از جواب ما غیرتی ها در امان باشند و فرار کنند.

ای اباالقاسم

جای شما در قلب ماست می خواهیم دنیا و آنچه در آن است نباشد که ببینیم به کسی که قلب همه ما حرم اوست اهانت می کنند.

ای دشمنانی که همه چیز دین را به تمسخر گرفته اید!

کاری با این دست ها، قلم ها، زبان ها و فکرهای کثیفتان بکنیم که دیگر فکر تمسخر یک مسلمان را نکنید چه برسد به مولای مسلمانان عالم.


أشهد أنّ لا إله إلّا الله       و        أشهد أنّ محمّدا رسول الله 

 

برگرفته از وبلاگ دهستان من (نویسنده :مهاجر)